بر عکس سالهای قبل، این روزها در بازارهای کابل و دیگر استانهای افغانستان، جنبوجوش خاصی در آستانه نوروز دیده نمیشود. برای مردم افغانستان، پس از عید رمضان و قربان، نوروز پرشکوهترین جشن است؛ اما ناامنی و جنگ باعث شده است تا انگیزهها برای جشنگرفتن نوروز، نسبت به گذشته کمرنگتر شود.
با این حال، درون خانههای مردم هنوز هم نوروز با همان شور و حال سابق در راه است. مهمترین نشانههای استقبال از نوروز را در نظافت خانهها که در افغانستان به آن «خانهتکانی» میگویند، میشود دید. این روزها کارگاههای قالیشویی به شدت پرکار و مشغولاند. اما پاک کردن خانهها تنها رسم تجلیل از نوروز نیست. نوروز در افغانستان، دارای رسوم مختلف و برخوردهای متنوعی است.
شاید مهمترین جشن نوروزی در افغانستان «میله گل سرخ» باشد. «میله» واژهای هندی به معنای «گردش و گشتوگذار» است و در قاموس زبانی عامه مردم بیشتر استفاده میشود.
میله گل سرخ در استان بلخ در شمال افغانستان برگزار میشود. دلیل این که این جشن نوروزی را جشن گل سرخ مینامند این است که تقریبا تمام دامنههای بلخ در فصل بهار، پر ازگلهای لاله میشود. به همین دلیل نام این جشن را میله گل سرخ گذاشتهاند.
اما مهمترین بخش این جشن، افراشتن عَلَم حضرت علی است که در افغانستان به آن «جهنده سخی» میگویند. در روز اول سال یا همان روز نوروز، این علم در زیارتگاه منسوب به آرامگاه حضرت علی که به روضه سخی معروف است، افراشته میشود. هرچند بلندکردن جهنده سخی را صبغه دینی دادهاند اما به نظر میرسد که برافراشتن جهنده سخی، قدمتی بس طولانیتر داشته باشد و عدهای آن را به برافراشتن درفش کاویانی کاوه آهنگر در مقابل ضحاک که در همین بلخ رخ داد، پیوند میدهند. گفته میشود که از ربط دادن آن به علم حضرت علی، نیم قرنی بیش نمیگذرد و این رسم اصلا جنبه دینی و مذهبی ندارد.
با این حال افراشتن علم حضرت علی، بخش اساسی جشن گل سرخ در مزار شریف است و این جهنده تا ۴۰ روز همچنان افراشته خواهد بود. در روز چهلم، این علم دوباره پایین آورده میشود. باور عمومی بر این است که در هر سالی که جهنده سخی به راحتی و بیمشکل افراشته شود، آن سال پرنعمت و خوب، خواهد بود.
در شب سال نو، مردم بیشتر مناطق افغانستان به رسم عادت، سبزیپلو میپزند؛ همانطور که در ایران در شب سال نو، ماهی طبخ میشود. اولین چهارشنبه سال نو نیز در میان مردم بهخصوص در غرب افغانستان، کابل و شهرهای شمالی افغانستان، جشن گرفته میشود. در چهارشنبه اول سال، مردم به دشتها و اطراف شهرها میروند و روز خود را به گردش در دامن طبیعت میگذرانند.
در ۲۰ سال گذشته فرهنگ باغ سازی در میان مردم بیشتر رواج پیدا کرده و حالا مردم در چهارشنبه اول سال و سیزدهبدر، به جای رفتن به بیرون از شهرها که امنیت درستی ندارد، به باغهای خود میروند و روز را آنجا میگذرانند.
سیزدهبدر نیز در برخی از شهرهای افغانستان بهخصوص در غرب این کشور که هممرز با ایران است، گرامی داشته میشود و مانند ایران، مردم در این روز به دامن طبیعت میروند، سبزه گره میزنند و سبزههایی را که در این ۱۳ روز در خانه نگاه داشتهاند، به دل طبیعت میسپارند.
بخشی از مردم بهخصوص کسانی که به ایران مهاجر کرده و بازگشتهاند، سفره هفتسین را نیز بر فرهنگ عید نوروز در افغانستان افزودهاند. قبل از آن، در افغانستان به جای هفتسین، هفت میوه تهیه میشد؛ آنهم بهصورت کمپوت. حالا این هر دو را میتوان در برخی از خانهها روی سفره نوروزی دید.
سمنک یا همان سمنو نیز رسم مشترک افغانستان و ایران برای جشن نوروز است. روش تهیه آن نیز تقریبا شبیه هم است. در افغانستان، زنان خانواده چندین روز قبل از نوروز شبها به تهیه سمنک مشغول هستند. زنان برای پختن سمنک حتی دوبیتیهایی نیز سرودهاند.
با تمام این احوال، نوروز با مخالفتهایی نیز روبهرو است. بخش اعظمی از ملاها در افغانستان و خانوادههای روحانی، مخالف گرامیداشت جشن نوروزند. آنان نوروز را به دین زرتشتی نسبت میدهند و میگویند در فرهنگ اسلامی، تنها دو جشن وجود دارد که همانا عید رمضان و قربان است.
طالبان در شش سالی که بر افغانستان سلطه داشتند، مانع برگزاری جشنهای نوروزی میشدند. حتی کسانی که در سال نو لباس تازه میپوشیدند مورد خشم و تعرض طالبان قرار میگرفتند. با این حال در همان زمان هم مردم نوروز را تجلیل میکردند؛ هرچند مخفیانه و در چارچوب خانواده.
حالا در آغاز قرن چهاردهم شمسی، جنگ و ناامنی، تا حد زیادی شور و شعف تجلیل از نوروز را از مردم گرفته است. ترس از ناامنی سبب شده است تا مردم در روزهای پس از سال نو با دلهره و هراس به دامان طبیعت پناه ببرند. حتی خیلیها تردید دارند که اگر طالبان در قدرت شریک شوند، آیا باز هم نوروز گرامی داشته خواهد شد؟